و تو تنهاترین «من» بودی.
و تو نزدیگ ترین «من» بودی.
و تو رساترین من بودی، ای «من» سحرگاهی، پنجرهای بر خیرگی دنیاها سر انگیز.
نگاه مرد مسافر به روی میز افتاد:
«چه سیب های قشنگی!
حیات نئشه تنهایی است.»
و میزبان پرسید:
قشنگ یعنی چه؟
– قشنگ یعنی تعبیر عاشقانه اشکال
و عشق، تنها عشق
ترا به گرمی یک سیب می کند مانوس.
و عشق، تنها عشق
مرا به وسعت اندوه زندگی ها برد،
مرا رساند به امکان یک پرنده شدن.