گاهی «نمی‌دانم» جواب سوال هست.

ائده نوشتن این پست چند هفته قبل سر و گله‌اش پیدا شد، بعد از یک هفته بحث داغ طرفداران دنیای اپن‌سورس و مایکروسافت در جلسات باز نرم‌افزاری تبریز با موضوع اصلی فریم‌ورک‌های توسعه وب و حواشی آن و باز یک هفته بعد از آن با یک بحث که سعی می‌شد بسیار با احتیاط پیش برده شود تا کسی از حواشی بحث ناراحت نشود. اما چیزی که بعد از این جلسات مرا به فکر انداخت این بود که آیا من می‌توانم درباره یک ابزار و تکنولوژی که اصلا از آن استفاده نکردم و یا از آخرین باری که من از آن ابزار و تکنولوژی استفاده کردم زیربنای آنها تغییر کرده هست نظر کارشناسی بدهم؟

مثال جلسات ما فقط یک نمونه کوچک از جامعه ما بود. آیا من در تاکسی می‌توانم نظر کارشناسی درباره سیاست، اقتصاد، ورزش و هزار چیز دیگر بدهم؟ جواب منطقی این سوال حتما نه هست، اما در زندگی روزمره، شاید هر روز این اتفاقات برای بسیاری از ما تکرار می‌شود و هر کدام از ماها بسته به موضوع بحث، جای کارشناس‌های مختلف قرار می‌گیریم و نظرات کارشناسی ارائه می‌دهیم. همین الان من سعی می‌کنم نوشته خودم را نقض کنم و به جای یک جامعه‌شناس یک رفتار اجتماعی را نقد کنم. پس اجازه بدهید همه‌چیزدانی خودمان را از نگاه کارشناسان امر بررسی کنیم.

حسن نرافی در کتاب جامعه‌شناسی خودمانی می‌نویسد: «کمتر هموطنی را ملاحضه می‌کنید که هنگامی که در مقابل سوالی قرار بگیرد و پاسخ آن را نمی‌داند، از کلمه «نمی‌دانم» استفاده ‌کند. از استثناء که بگذریم این روش تقریبا مقبول و جا افتاده است که اگر هم نمی‌خواهیم پاسخ غیر واقعی بدهیم «چون نمی دانیم»، سعی می‌کنیم سوال را با یک سوال دیگر پاسخ دهیم.

بر خلاف آن‌چه شعار می‌دهیم «پرسیدن عار نیست ندانستن عار است.» باطنا بیشتر علاقه داریم از ما بپرسند و ما هم «حتما جواب بدهیم» حتی اگر جواب را حاضر نداشته باشیم. این جوری بهتر راضی می‌شویم. ما معمولا در همه علوم متخصص هستیم. پزشکی و مسائل ترافیک و مشکلات پیچیده شهری که برایمان مدت‌ها است حل شده!»

علی‌محمد ایزدی در کتاب چرا «عقب» مانده‌ایم؟ می‌نویسد: «وقتی درباره موضوعی بحث به میان می‌آید، به شرطی که ترسی در بین نباشد، به ندرت کسی را می‌توان دید که اظهارفضل و ابزار عقیده نکند. موضوع آن هرچه می‎خواهد باشد، سیاسی باشد، اقتصادی باشد، اجتماعی باشد، زمین باشد، آسمان و یا ریسمان باشد، هیچ فرقی نمی‌کند. در این زمینه‌ها همه کس در ایران علامه دهر است و خوشمزه اینجا که در ته قلبش دیگران، ولو متخصصان در آن رشته‌ها را قبول ندارد مگر از راه تقلید. یعنی اینکه چون دیگران فلان کس را قبول دارند، ممکن است این هم به ظاهر تعریف کند، و اگر دیگران گفتند فلان کس اطلاعاتش ضعیف است، او هم می‌گوید مطلقا چیزی بارش نیست.»

بیاید به همدیگر قول بدهیم قبل از اینکه به هر سوالی پاسخ بدهیم یک کمی فکر کنیم، شاید «نمی‌دانم» جواب اصلی سوال باشد.